لفور
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
لفور یکی از دهستانهای ششگانه شهرستان سوادکوه در استان مازندران در شمال ایران است.این دهستان از سمت جنوب به ارتفاعات رشتهکوه البرز، از سمت غرب به منطقه قرآنتالار(شهرستان بابل) و از سمت شرق به جنگلهای منتهی به بخش زیراب و جوارم و از سمت شمال به جنگلهای منتهی به بخش شیرگاه محدود است. دهستان لفور از29 آبادی و روستا تشکیل شده است که مهمترین روستاهای آن عبارتاند از [نفتچال](شامل روستای نفت چال و آبادیهای پلیکا،سیاهکلا، قاضیکلا، پاپک، تاشیه، سوته، تپه سر، بورخانی، دهکلان، لفورک، گشنیان، شاهکلا، مرزیدره، پاشاکلا، میرارکلا، اسبوکلا،چاشتخوران وامام کلا، چاکسرا، حجیکلا، درزیکلا، رئیسکلا، رنگو، سنگسی، شارقلت، عالمکلا، غوزک رودبار، کالیکلا، کفاک، گالشکلا، لودشت، مرزیدره ...می باشد.براساس آخرین سرشماری عمومی کشور در سال 1375 جمعیت این منطقه قریب به بیستهزار نفر و مساحت آن با احتساب مناطق جنگلی ان حدود هشتهزار هکتار میباشد.منطقه لفور علیرغم اینکه از دیرباز منطقه محرومی بوده است ولی عموم مردم آن بسیار ساده صمیمی باسواد و بافرهنگ سنتی مخصوص بخود میباشند. دیرینگی فرهنگ این منطقه تا دو هزار و هشتصد سال پیش کشف شده است.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] اقليم
دهستان لفور از مجموعه درهها و ارتفاعات تشکیل شده است که بلندترین نقطه آن بنام روستای بورخانی، 1651 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. حوزه ارتفاعات و درههای لفور شامل ارتفاعات منطقه امام کلا ودره مرزیدره، دره میرارکلا، دره آذز(خربمرد) ارتفاعات اسبوکلا و دره موزین را تشکیل میدهند که ارتفاع آنها از غرب به شرق و متمایل به سمت رشته کوه البرز افزایش مییابد که این درهها و ارتفاعات به به درهها و ارتفاعات وسو منطقه لفور را در غرب شهرستان سوادکوه پدید آوردهاند که دارای جنگلهای انبوه و بسیار زیبائی میباشد. درههای مذکور رودخانههای کوچک آذررود، گتو، و بولک را ایجاد میکنند که پس از هم پیوستن به یکدیگر در پایین دست روستای مرزیدره رودخانه بابل (در زبان محلی لفور حرف ب دوم با کسره خوانده میشود- از قبل از تغییر اسم شهر بابل از بارفروش در سال 1310) را تشکیل میدهند.بابلرود طول تقریبی 78 کیلومتر دارد که به این ترتیب از لفور سر چشمه میگیرد. و پس از طی این مسیر در بابلسر به دریای خزر میریزد. به این ترتیب لفور سرچشمه بابل رود است. کمترین عرض این رودخانه 10 متر و بیشترین عرض آن 80 متر است. دبی سالانه این رودخانه در استگاه بابل 3/561 میلیون متر مکعب است که کمترین میزان آبدهی آن در ماههای تیر و مرداد است. آثار باستانی و تاریخی: طبق کشفیات جدید آثار و شواهدی از معماری دوران عصر آهن در کاوشهای باستان شناختی محوطه سد البرز واقع در [لفور سواد کوه] مازندران کشف شد.در پی کاوشهای اخیر در محوطه سد البرز که روی تپه تاریخی چاشتخوران صورت گرفت، آثار معماری از دوران عصرآهن بدست آمده است.آثار مکشوفه از این تپه تاریخی را میتوان شامل پیهای سنگی خانه ها، تنور و خمره ذخیره سازی مواد غذایی و همچنین قالبهای سنگی و سفالی ذوب فلز عنوان کرد. بنا به گفته باستان شناسان مطالعات اولیه روی این آثار نشان میدهد که مردم این منطقه موفق به دستیابی به روش پیشرفتهای از پخت سفال در فرمهای گوناگون و ذوب فلزات شده بودند.در این منطقه همچنین دو گورستان مربوط به اوایل اسلام کشف شده است که در آن اجساد به همراه تابوتهای چوبی با بستهای فلزی و گورهایی شناخته شده با آجر دفن شده اند.در طی سالهای 1383 و پس از آن گمانه زنی روی تپه چاشتخوران و منطقه اطراف آن برای کشف بقایای بیشتری از معماری و گورستان عصر آهن ادامه خواهد داشت.براساس گزارش سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مازندران، سد البرز در منطقه لفور شهرستان سواد کوه در حال ساخت است که با آبگیری این سد در سال 1385 بخشهای وسیعی از دهستان لفور حدود 12 روستا و تعدادی از محوطههای باستانی به زیر آب خواهد رفت.گورستان تاریخی لفورک به همراه روستای لفورک و ۱۱روستای دیگر و چندین محوطه تاریخی دوره اسلامی در منطقه سوادکوه متاسفانه با آغاز آبگیری سد البرز به زیر آب خواهد رفت. درحال حاضر نخستین فصل از بررسیهای باستانشناسی در پشت سد البرز به پایان رسیده و باستان شناسان در انتظار آغاز دومین فصل این کاوشها در این منطقه هستند.گورستان لفورک در مجاورت روستای لفورک قرار گرفته است.
[ویرایش] اسپهبد لفور
اسپهبد لفور «250 ق / 864 م» از بازماندگان خاندان قارن در این روزگار «حدود 250 ق / 864 م» با زیدیه و سپاه او هم پیمان شده بود. اسپهبدلفور ظاهراً کمک به زیدیه را بهانهای کرده بود تا بدان وسیله از توسعه و بسط قدرت و نفوذ خاندان باوند که تدریجاً مایه زحمت و وحشت آنها شده بود به موقع جلوگیری نماید. به هر حال هر چند اسپهبد قارن بن شهریار باوندی در مقابل اسپهبد لفور به مقاومت برخاست، اما لشکری که سید حسن به یاری اسپهبدلفور فرستاد و ظاهراً به غیر از داوطلبان کلار، دیلمان و آمل، شامل باذوسپانان فریدون از خاندان پادوسپانان رویان هم میشد، موجب شکست و هزیمت اسپهبد قارن شد و خطری که از سوی این خاندان، قارنیان را تهدید میکرد، موقتاً برطرف شد. از عاقبت کار اسپهبد لفور پس از این واقعه اطلاع چندانی در دست نیست.برخی پژوهندگان بر این باورند که نام سوادکوه با تغییر واژه کهن فرشوادگر به فرشوادکوه سپس تبدیل آن به سوادکوه پدید امده است.در بر خی از اسناد و کتب تاریخی اسامی دیگری مانند قارن کوه، شروین کوه، جبال شروین و کولاچی نیز برای این ناحیه بکار رفته است. اوضاع سیاسی و اجتماعی:منطقه لفور محل سکونت مردان بزرگی بوده است که سوابق شخصیتهای مشهور آن در دست تدوین میباشد و درآینده معرفی خواهند شد. ازجمله این شخصیتها دانشمند بزرگ معاصر حضرت آیت الله العظمی اسماعیل صالحی مازندرانی از روستای نفتچال است. شرححال و وزندگینامه این دانشمند بزرگ و بی بدیل توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی بازنویسی، تدوین و در ۳۶۵ صفحه و چهار فصل عرضه شده است.
جاذبههای مذهبی و گردشگری
در این مبحث جاذبههای مذهبی وگرشگری منطقه لفور معرفی میشود.
- 1-امام زاده سه تن بزرگوار - گزو
- 2- امام زاداده سید محمد ال کیا- نفتچال
- 3- امام زاده سیدعلی کیا-امامکلا
- 4- دریاچه سد البرز
- 5- جنگل خربمرد
ناحیه جنگلی لفور
این جنگلها در مرکز دهستان لفور و شار قلت و در مسیر محدوده اطراف سد دارای زمینه بسیار مساعد برای اجرای طرحهای گردشگری هستند. اکنون نیز علیرغم عدم برخورداری از امکانات مناسب اقامتی و پذیرائی، با وجود روستاهای زیبای بورخانی، گشنیان، نفت چال، چاکسر، اسبوکلا، گالش کلا، میرار کلا، غورک رودبار، امامکلا، کالی کلا، مرزیدره و عالم کلا به همراه چشمه سارها، رودها، انهار و مناظر بی نظیر طبیع دیگر، از بدیعترین چشم اندازها برخوردار است و در تعطیلات سالانه گردشگران بی شماری را به خود جلب مینماید. منطقه جگلی خربمرد با مناظرطبیعی و بکر فوقالعاده آن چشم هر بیننده خیره میکند. سد البرز:سد البرز با ارتفاع 72 متر در دهستان لفور بر روی رودخانه بابل احداث شده است. این سد خاکی که تا یکسال دیگر به بهرهبرداری میرسد، در منطقهای واقع شده است که به لحاظ تاریخی اهمیت زیادی دارد.
آداب و رسوم نوروز خوانی نوروز خوانانی معمولا" پانزده روز قبل از فرا رسیدن عید نوروز شروع میشود. در مراسم نوروزخوانی نوروز خوانان معمولا" به داخل روستاها میآیند و با خواندن اشعار در مدح امامان ترانههای محلی، طلیعه سال نو را به آنان مژده میدهند. نوروز خوانان چند نفر هستند که یک نفر اشعار را میخواند، یک نفر ساز میزند،نفر دیگر که به آن کوله کش(بارکش) میگویند به در خانههای مردم میرود و میخواند: بادبهارون اومده / نوروز سلطون اومده/ مژده دهید به دوستان / گل به گلستون اومده. یا اینکه همین مضامین را با عبارات بهار آمد بهار آمد خوش آمد/ علی باذولفقار آمد، خوش آمد/ نوروزتان نوروز دیگر / شما را سال نو باشد مبارک. صاحب خانه نیز با دادن پول، شیرینی، گردو، تخم مرغ و نخود، و کشمش از آنان پذیرایی میکند. چهارشنبه سوری از مراسم به جامانده در ایران زمین، چهارشنبه سوری است که در پایان چهارشنبه هر سال برگزار میشود. صبح روز چهارشنبه آش ترش، درست میکنند. آشی که محتوی ترشی گوجه سبز، و اب از گیل برخی سبزی در آن میریزند و بعد از آماده شدن بین همسایهها پخش میکنند و در بعضی از روستاها غروب همان روز میخوانند با ارزوی شادی و خوشی برای خود و خانواده خود از روی آتش میپرند. نوروز هنگام تحویل سال افراد خانواده دور سفره و یا مشابه آن هفت سین که با ظرافت و سلیقه خانم خانه چیده شده مینشینند و در حالیکه پدر خانواده دعای تحویل میخواند منتظر سال نو میشوند. در گذشته که امکانات ارتباطی مانند رادیو و تلویزیون نبود با تیراندازی یا گفتن اذان سال جدید را به همه اعلام میداشتند. بعد از این که سال نو شد کسی (معمولاً بچهها) که به عنوان مادرمه (مارمه) انتخاب شده با مجمعی که در ان قرآن، آیینه، اب، سبزه و شاخههای سبز جوان قرار دارد وارد خانه میشود چهارگوشه اتاقها را آب میپاشد قرآن را کنار سفره هفت سین میگذارد و شاخههای تازه سبز شده و دارای شکوفه (معمولاً از درخت گوجه سبز) را به این نیت که سال سرسبز و خوش و خرمی برای خانواده باشد، جلوی در اتاق آویزان یا روی طاقچه اتاق میگذارد. دراین روز مادر خانه، غذای عید، سبزی پلو با مرغ یا گوشت درست میکند. علاوه بر آن بعضی هم غذایی به عنوان خیرات برای اموات میپزند و بین مردم پخش میکنند . تیرماسیزده شو جشن تیرگان که در زبان محلی به آن «تیر ماه سیزده شو» گفته میشود، همان جشن معروف ایرانیان باستان است که در تاریخ باستانی تبری مصادف با دوازدهم آبان ماهمیشود. در رابطه با تاریخچه این جشن نیز روایات مختلفی وجود دارد. برخی پیروزی کاوه بر ضحاک را مبنای جشن «تیر ماه سیزده شو» میدانند و برخی از مردم روستاها معتقدند که تیرگان شب تولد حضرت علی (ع) است. ولي برخي نيز معتقدند كه جشن تیر ماه سیزه شو یکی از کهنترین جشن ایرانیان و مردم استان مازندران میباشد وارتباطی به تولد حضرت علی (ع) یا اسلام ندارد. این جشن در تاریخ پیش از اسلام در ایران بزرگ وجود داشته است! (با سپاس از دبير محترمي كه اين تذكر را داده است. - اصغري) تیرماسیزده شو به «لال انه شو» هم معروف است با برپایی آیینهای ویژه و آماده کردن خوراکیهای سیزدهگانه جشن گرفته میشود. در گذشته و هنوز در بعضی از روستاها مردم لفور در این شب همه خانواده کنار هم جمع میشوند و تا پاسی از شب به خوردن تنقلات و گوش دادن به قصه و افسانههای بزرگترها سپری میشود، در گذشته در غروب روز سیزده جوانان هم با در دست داشتن] چند ترکهای بلند با کیسهای به انتهای آن بسته شده است، همراه کودکان به در خانهها رفته و با سر و صدا و کوبیدن چوب به درخانهها و لالبازی و گاهی همراه با خواندن این شعر /لال انه، لال انه، آبی قدکدار انه، پار بورده امسال انه ،از صاحب خانه تقاضای هدیه میکنند.، و صاحبخانه هم اغلب به آنها پول، میوه و شیرینی میدهد.در این شب افزون بر خوراکهایی که مناسب مهمانی است بنابر رسم هر محل خوراکیهایی ویژهای نیز تدارک دیده میشود. بعضی هم برای این جشن خوراکیهایی تهیه میکرنند که به لهجه محلی به آن «خاچی» گوفتند. و عبارت بود از از انواع شیرینیها که در خانه تهیه میشود وشیریـنی دستی به نام «پتو بزه نون» و شیریـنی دیگری به نام کماج «گردو و سنجد و شیرینی و میوه و چای را روی کرسی میگذارند و افراد خانواده دور آن جمع میشوند. . شگون چوب خوردن از لال نیز از دیگر مراسم مخصوص این جشن است. به گونهای که در برخی از شهرها این مراسم به «لال شو» معروف است. در این شب شخصی با لباس مبدل، دستمالی به سر بسته و صورتش را سیاه میکند و مانند لالها با کسی حرف نمیزند. این شخص که او را لال، لال مار و لال شیش میگویندبا همراهی چند نفر وارد خانههای محل میشود و با چوب و ترکهای که در دست دارد، ضربهای به ساکنان خانه میزند. مازندرانیها آمدن لال را به خانه و کاشانه خود به فال نیک میگیرند و باور دارند که «لال»هر کس را بزند تا سال دیگر مریض نمیشود. به گفته دکتر روح الامینی در ادبـیات قرنهای چهارم و پنجم، نمونههای زیادی را میتوان یافت که نشان از بودن تیرماه در فصل خزان دارند. استاد دکتر صادق کیا نیز درباره محاسبه ماههای سال بر پایه گاهشماری فرس قدیم در مازندران (تبرستان) مینویسد :«اکنون نوروز آنان (مازندرانیها) در نیمه دوم " اونه ماه " (آبان ماه)، و تیرماه آنان در پایـیز است تیرگان را در پایـیز جشن میگیرند. جشن تیرماه سیزه شو، که در کتاب شرح بـیست باب ملا مظفر، از آن به نام نوروز تبری یاد شده، در گذشته در شهرهای سواد کوه، سنگسر، شهمیرزاد، فیروزکوه، دماوند، بهشر، دامغان، ماها، ساری، بابل، آمل، نوشهر، شهسوار و طالقان برگزار میشده است و هماکنون نیز در کندلوس و دیگر شهرهای مازندران جشن گرفته میشود.
[ویرایش] جستارهای وابسته
[ویرایش] منابع
- روزنامه ایران چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۴
- روزنامه شرق پنجشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۸۴ - - ۸ سپتامبر2005 سال دوم – شماره ۵۷۱
- روزنامه کیهان 23 فرروردین 1384
- برای اطلاع بیشتر به کتابی که در این زمینه با عنوان لفور سوادکوه توسط مهندس محمد اصغری- تد وین وبزودی منتشر میشود.مراجعه شود.
- تدوین و گردآوری :مهندس محمداصغری.