کسلیان
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
روستاهای منطقه:
- اتو
- امیرکلا
- ایستگاه چوب
- بهمنان
- پاشاکلا
- پیرنعیم
- ززول
- سنگنیشت
- سوخته سرا
- سی پی
- کچید
- لاجیم
- لولاک کسلیان
- لولاک لیبور
- مته کلا
- ولوکش
- ولیلا
تقسيمات كشوري گاه با واقعيت هاي فرهنگي - اقليمي هماهنگي تام و تمامي نداشته است. به طور مثال معمّران سوادكوهي اگرچه از لحاظ تقسيمات كشوري مازندراني بوده اند؛ خود، مردم جلگه ( ساري، بابل و…) را مازندراني مي دانسته اند و اين به خاطر تفاوت فرهنگي - اقليمي است كه از دير باز بين مردم ساكن در كوه و دشت وجود داشته است.اين امر گاه در سطح كوچكتر نيز ديده مي شود: كسيليان نام عمومي روستاهايي است كه پيرامون رود كسيليان شكل گرفته اند ؛ اما از ميان روستاهاي متعدد آن، مردم سه روستاي بهمنان، ولوكش و اميركلا مردم روستاهاي ديگر اين منطقه را كسيلياني مي ناميده اند و خود را به نوعي از آنان متمايز مي ساخته اند و اين حاكي از تفاوتي است كه بين مردم اين ناحيه و مردم كسيليان از ديرباز وجود داشته است.واقعيت هاي تاريخي نيز صحت اين ادعا را تقويت مي كند: مردم بهمنان تا صدو اندی سال پيش زمين هاي روستاي برنت پل سفيد را در تملك خود داشتند و از آن به عنوان ييلاق استفاده مي كردند و بعيد نيست كه از همين روستا به بهمنان كوچ كرده و ماندگار شده باشند.
نكتة ديگري كه اين سه روستا را از روستاهاي ديگر كسيليان متمايز مي سازد ،گسست جغرافيايي است كه به واسطه مسير عبور رودخانه كسيليان بين اين سه روستا و ديگر روستاها به وجود آمده است. تفاوت ديگري كه مي توان بين بهمنان و روستاهاي ديگر منطقه برشمرد ،تفاوتي اجتماعي- فرهنگي است:در روزگار پيشين كه نظام ارباب رعيتي در روستاهاي كشور برقرار بود، بيشتر روستاهاي كسيليان را يك ارباب مشترك اداره مي كرده ؛ اما مردم بهمنان شايد به خاطر نوع معيشتشان كه متكي بر دامداري بوده است، تن به رعيتي هيچ اربابی نسپرده بودند.
آثار ي همچون برج لاجيم حجتي انكار ناپذير بر پيشينة تاريخي كسيليان است؛ اما قدمت آن به چند قرن پس از اسلام مي رسد. در حالي كه قدمت آثار به دست آمده از بهمنان مطابق نظر باستان شناسان به عهد اشكانيان باز مي گردد و عمر تمدني اين منطقه را به بيش از دو هزار سال مي رساند و اين تمايز ديگر اين سه روستا مي تواند محسوب شود. از لحاظ اجتماعي نيز مردم اين سه روستا به خاطر فاصله اندك و نبود موانع طبيعي بيشتر با هم مأنوس بوده اند و از سال هاي دور قرابت هاي نسبي و سببی بين آنها برقرار بوده است كه به تدريج سببِ همگرايي ويژه اي بين مردم اين سه روستا شده ؛ به طوري كه بيشتر سنت هاي اجتماعي آنان مشترك است. وجود امامزاده شاه نظر در مر كز دايره اي كه اين سه روستا بر آن واقع شده اند اين همگرايي را بيشتر متجلي مي كند به خصوص آن كه پس از انقلاب اسلامي اين امامزاده آرامگاه شهيدان اين سه روستا شده است. شهيداني كه عليرغم تفاوت هاي قومي ، برادرانه در كنار هم آرميده اند. از جمله سنت هايی که از ديرباز سبب پيوند مردم اين سه روستا و ديگر روستا های کسيليان بوده ،برپايی آيين تعزيه است .تعزيه در اين منطقه از چنان معروفيتی برخوردار بوده که مردم مناطق اطراف را براي تماشا به آن جا مي کشانيده است .هم اكنون نيز اين سنت در اين منطقه پابرجاست و مردم عزادار از زيراب و مناطق اطراف در روزهاي هفتم تا دهم محرم براي عزاداري ،تماشاي تعزيه و پذيرايي به روستاهاي بزرگ و كوچك اتو ، بهمنان ،كچيد،سي پي و ... سفر مي كنند. از ميان روستاهاي اين منطقه بهمنان وجهه ي خاصي دارد و مردم بسيار براي تعزيه به اين روستا مي روند .شوق مقدس مردم برای تماشای تعزيه به تدريج اين هنر دينی را در ميان بهمناني ها تقويت وتثبيت کرده و تربيت چند نسل تعزيه خوان به پويايي آن انجاميده است. نسخه هاي مختلفي از تعزيه در اين منطقه ديده شده است ؛اما تعزيه حضرت عباس ، امام حسين ،حضرت علي اكبر و حر رياحي بيشتر از ساير تعزيه ها اجرا مي شود؛ به طوري كه بسياري از زنان و مردان حتي بي سواد در اين منطقه اشعار اين تعزيه ها را از بر شده اند.
اقبال مردم اين منطقه نيز به تعزيه بسيار زياد است؛ به طوري كه مي توان ادعا كرد در هيچ خانه اي نيست كه چند نوار يا فيلم تعزيه وجود نداشته باشد .بعضي از اين مردم حتي به جاي موسيقي پاپ يا فولكلور اشعار تعزيه را زير لب ترنم مي كنند يا با ابيات تعزيه ارسال المثل مي كنند .
در دوران جنگ نيز در اين منطقه ، براي تسكين قلب داغ دار پدران و مادران شهدا و تمجيد از رشادت و فداكاري آنان تعزيه برگزار مي شد. گاه نيز حاجتمندي به مناسبت نذري كه كرده است ،خواهان برگزاري تعزيه مي شود . به كوتاه سخن ، تعزيه در اين جا مصداق بارز هنر بومي است كه همچون آيينه اي جلوه ي رنگ رنگ ذهن و روان مردم را در خود مي نماياند ؛چندان كه بايد گفت: شناخت اين مردم و شناخت تعزيه ي آن ها به هم وابسته است…