جان ب. اس. هالدین
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
جان برتون ساندرسون هالدین (زادهی 5 نوامبر 1892-درگذشتهی 1 دسامبر 1964) متخصص ژنتیک و زیست شناسی تکاملی اهل بریتانیا و از دانشمندان مارکسیست و کمونیست بود. هالدین مدتها از اعضای حزب کمونیست بریتانیای کبیر بود و حتی قرار بود به عنوان کاندیدای این حزب در انتخابات شرکت کند اما بعدها از این حزب جدا شد.
او از پایه گذاران رشتهی علمی ژنتیک جمعیتی و مبدع "اصل هالدینی" بود. اولین بار او واژهی "کلون" را از واژهای یونانی به معنای "تخم و ترکه" گرفت و به معنای مدرن آن به کار برد.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] زندگی
هالدین در ادینبورو و در خانوادهای اشرافی به دنیا آمد و در کالج اتون و بعدها در نیو کالج (در شهر آکسفورد) درس خواند. پدرش دانشمند و فیلسوف بود و عقاید لیبرال داشت اما مادرش گرایشات شدید محافظهکارانه داشت.
هالدین در جنگ جهانی اول در گردان نگهبان سیاه حاضر بود و در فرانسه و عراق خدمت کرد و در طول همین جنگ بود که با عقاید چپگرایانه آشنا شد و سوسیالیست شد.
از 1919 تا 1922 او در نیو کالج مشغول بود و سپس به دانشگاه کمبریج رفت و تا 1932 همانجا باقی ماند. سپس به کالج دانشگاهی لندن (کالجی از دانشگاه لندن) رفت و تا پایان عمر در آنجا به کار ادامه داد.
هالدین در 1924 با شارلوت برگوس آشنا شد و مدتی بعد با او ازدواج کرد.
هالدین در 1928 به اتحاد شوروی رفت و برای اولین بار با فیلسوفان و دانشمندان مارکسیست آشنا شد و سالها بعد خود نیز فلسفه و علم مارکسیستی خودش را ارائه داد.
هالدین همانند بسیاری از سایر روشنفکران زمان خود در دههی 30 با حزب کمونیست بریتانیای کبیر رابطه داشت و مرتب برای ارگان وقت آن حزب, روزنامهی کارگر روزانه, مینوشت. او در 1937 رسما به حزب پیوست. در 1950 قرار بود به عنوان نامزد حزب کمونیست در انتخابات مجلس شرکت کند اما در همین هنگام از حزب جدا شد. علت اصلی این جدایی را ظهور نظریات شبهعلمی لایسنکو و پشتیبانی استالین از آن میدانند.
[ویرایش] نظریات علمی
پدر هالدین, جان اسکات هالدین, نیز در زمینهی فلسفه و علوم طبیعی کار کرده بود منتها بیشتر در خطوط هگلی. گرچه هالدین از هگل فراتر رفت و مارکسیست بود اما خود او کارش را ادامهی کار پدر توصیف میکند.
معروفترین کتاب هالدین "دلایل تکامل" (1932) است.
هالدین در مقالهی معروفی به نام "دربارهی صحیح بودن اندازه" تز جدیدی را مطرح میکند که بر طبق آن اندازهی جانواران اکثر طبیعتشان را مشخص میکند. هالدین در این مقاله میگوید: "حشرات, که بسیار کوچکند, جریان خون با قابلیت حمل اکسیژن ندارند. اکسیژن کمی که سلولهای آنها نیاز دارد از طریق هوا به خون آنها راه پیدا میکند. اما حیوانات بزرگتر باید از سیستم دریافت و پخش پیچیدهی اکسیژن استفاده کنند تا اکسیژن به تمام سلولها برسد." این تز را معمولاً "اصل هالدینی" میخوانند.
هالدین در یکی از آخرین سخنرانیهای خود به نام "احتمالات زیستشناسی برای گونههای انسانی در ده هزار سال آینده" که در 1963 صورت گرفت واژهی "کلون" را از کلمهای یونانی به معنای "تخم و ترکه" گرفت و برای اولین بار آن را در معنای معاصر آن به کار برد.
[ویرایش] مسائل فرعی
هالدی با نویسندهی مشهور بریتانیایی, آلدوس هاکسلی, رفیق بود و میگویند هاکسلی شخصیت شیرواتر (که یک زیستشناس است) در رمان "Antic Hay" را بر اساس او نوشته است.