Web Analytics

See also ebooksgratis.com: no banners, no cookies, totally FREE.

CLASSICISTRANIERI HOME PAGE - YOUTUBE CHANNEL
Privacy Policy Cookie Policy Terms and Conditions
ژوزف استالین - ویکی‌پدیا

ژوزف استالین

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

ژوزف استالین
بزرگ شود
ژوزف استالین

ژوزف ویسارانویچ استالین (زاده ۱۸ دسامبر ۱۸۷۸-درگذشته ۵ مارس ۱۹۵۳) رهبر و سیاستمدار کمونیست شوروی بود که از اواسط دهه ۲۰ تا مرگش در ۱۹۵۳ رهبر عملی حزب کمونیست اتحاد شوروی و نتیجتا رهبر دو فاکتوی کل این کشور بود. بسیاری او را مسئول مرگ انسان‌های بسیاری می‌دانند و رقم «قربانیان» او را از ۴ تا ۲۰ میلیون رقم می‌زنند. (در این زمینه اختلافات بسیاری وجود دارد)

او با نام یوسف ویسارینویچ جوگاشویلی به دنیا آمد و در ۱۹۲۲ به مقام دبیر کلی حزب کمونیست شوروی رسید. پس از مرگ ولادیمیر لنین, استالین موفق شد در مبارزه قدرت در دهه ۲۰ بر لئون تروتسکی پیروز شود و رهبری حزب را در دست گیرد. در دهه ۱۹۳۰ استالین تصفیه کبیر را آغاز کرد که به کمپینی از سرکوب سیاسی, دستگیری و قتل مخالفان معروف است که در ۱۹۳۷ به اوج رسید.

حکومت استالین آثار ماندگار بسیاری داشت که تا پایان دولت شوروی در آن باقی ماندند گرچه مائوئیست ها, خوجه ئیست ها, آنتی رویزیونیست‌ها و بسیاری دیگر او را آخرین رهبر سوسیالیست واقعی در تاریخ اتحاد شوروی می‌دانند و عروج خروشچف و استالین زدایی پس از استالین را «رویزیونیسم» می‌خوانند. استالین مدعی بود که سیاست‌هایش بر مارکسیسم-لنینیسم بنا شده‌اند اما اکنون نظام اقتصادی و سیاسی او را بیشتر استالینیسم می‌خوانند. (گرچه بعضی از طرفداران استالین با این عنوان مخالفند).

استالین در ۱۹۲۸ سیاست نپ (سیاست جدید اقتصادی) که در دهه ۲۰ جریان داشت را با «برنامه‌های پنج ساله» و «کشاورزی کلکتیو» تعویض کرد. با این سیاست‌ها و تحت رهبری استالین, اتحاد شوروی تا پایان دهه ۳۰ از کشوری با جمعیت غالب دهقانی به یکی از قدرت‌های صنعتی جهان بدل شد.

مصادره گندم و غذاهای دیگر توسط مقامات شوروی به دستور استالین از عوامل قحطی بین سال‌های ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۴ بود (بخصوص در اکراین, قزاقستان و قفقاز شمالی). بسیاری از دهقانانی که با مصادره و کلکتیویزاسیون مخالفت می‌کردند با برچسب «کولاک» سرکوب و دستگیر می‌شدند.

استالین رهبر اتحاد شوروی در زمان جنگ جهانی دوم بود و تحت رهبری او این کشور نقشی حیاتی در شکست آلمان نازی در آن جنگ داشت (این جنگ در شوروی با نام جنگ کبیر میهنی شناخته می‌شود). پس از جنگ, استالین اتحاد شوروی را به عنوان یکی از دو ابر قدرت جهانی مطرح کرد و تقریبا چهار دهه پس از مرگ او در ۱۹۵۳ این موقعیت همچنان برجا بود.

حکومت استالین را بسیاری به «کیش شخصیت» و شیوه‌های مخفی حذف مخالفین محکوم می‌کنند. نیکیتا خروشچف, جانشین استالین, حکومت و کیش شخصیت استالین را در کنگره معروف حزب کمونیست شوروی در ۱۹۵۶ محکوم کرد و پروسه استالین زدایی را آغاز کرد که بعدها به جدایی چین و شوروی انجامید.

فهرست مندرجات

[ویرایش] کودکی و ایام آغازین

منابع قابل اعتماد راجع به جوانی و کودکی استالین زیاد نیستند. بعضی‌ها نوشته‌های دختر استالین, اسوتلانا آلیلویوا را معتبرترین منابع می‌دانند.

او با نام یوسف ویسارینویچ جوگاشویلی در گوری, گرجستان, امپراتوری روسیه به دنیا آمد. پدر و مادرش به ترتیب ویساریون جوگاشویلی و اکاترینا گلادزه نام داشتند. مادر او هنگام تولد, یک سرف بود. در کودکی او را «سوسو» می‌خواندند که نام مستعاری گرجی برای «جوزف» است. در ۱۹۱۳ او نام «استالین» (در روسی: مرد پولادین) را برگزید. سه خواهر و برادر استالین در سنین پایین از دنیا رفتند و جوزف عملا تک فرزند بود. پدرش, ویساریون, خیاط بود و مغازه خود را باز کرد که با ورشکستگی سریع آن مجبور شد به کار کردن در یک کارخانه کفاشی در تفلیس روی آورد.

پدر استالین کمتر به خانواده توجه داشت, مدام مست می‌کرد و همسرش و پسر کوچکش را کتک می‌زد. یکی از دوستان کودکی استالین می‌نویسد: «آن کتک زدن‌های بیهوده و ترسناک پسر را به سختی و بی قلبی پدر ساختند.» همین دوست می‌نویسد که هرگز گریه استالین را ندیده‌است.

اکاترینا, مادر استالین, در خانه مردم کار می‌کرد و لباس می‌شست و یکی از مشتریانش یکی از یهودیان گوری به نام دیوید پاپسیمدوف بود. پاپسیمدوف به جوزف (که به همراه مادرش به کمک می‌رفت) پول و کتاب می‌داد و مشوق او بود.(دهه‌ها بعد پاپسیمدوف به کرملین رفت تا ببیند «سوسو»ی کوچولو به کجا رسیده‌است. استالین نه تنها به گرمی از او استقبال کرد که با لبخند در اماکن عمومی به گفتگو با او می‌پرداخت.)

در ۱۸۸۸ پدر استالین به تفلیس مهاجرت کرد و خانواده را بدون حمایت رها کرد. شایعاتی هست که می‌گویند او در دعوایی بین مست‌ها کشته شده‌است و بعضی‌ها می‌گویند تا ۱۹۳۱ هنوز در گرجستان دیده شده‌است.

جوزف در هشت سالگی و در مدرسه کلیسای گوری تحصیلاتش را آغاز کرد. مثل بقیه کودکان گرجی که مجبور بودند در امپراتوری روسیه آن زمان به مدرسه روسی بروند, او نیز به خاطر لهجه گرجی و ملیت اش مورد تمسخر قرار می‌گرفت.می گویند استالین در این دوره جذب مبارزان کوهستانی گرجستانی که برای استقلال گرجستان می‌جنگیدند بوده‌است. یکی از قهرمانان محبوب او کوهنوردی افسانه‌ای به نام "کوباً بود و همین اولین نام انقلابی شد که جوزف بر خود نهاد.

جوزف در کلاس خود, شاگرد اول شد و در ۱۴ سالگی بورسیهٔ مدرسه علوم دینی تفلیس را دریافت کرد و از ۱۸۹۴ مشغول تحصیل در آن جا شد. (یکی از همکلاسی‌هایش در این دوره, کریکور بدروس آغاجاریان بود). گرچه مادرش همیشه (حتی پس از رسیدن او به رهبری شوروی) می‌خواست که او کشیش شود ولی علت رفتن او به مدرسه دینی تنها نبود دانشگاه مناسب بود. استالین در این دوره هم کمک تحصیلی دریافت می‌کرد و هم بابت خواندن در گروه کر, مزد می‌گرفت.

استالین در همین سال‌ها و در همان مدرسه علوم دینی فعالیت‌های چپ خود را آغاز کرد. او به یکی از سازمان‌های سوسیال دموکرات گرجستان پیوست و به تبلیغ مارکسیسم پرداخت. نتیجتا در ۱۸۹۹ از مدرسه دینی اخراج شد. او سپس یک دهه با سازمان‌های زیرزمینی سیاسی در قفقاز کار می‌کرد و از ۱۹۰۲ تا انقلاب (۱۹۱۷) بارها دستگیر و تبعید (به سیبری) شد.

استالین در دعواهای حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه طرفدار بحث‌های لنین بود و در کنگره پنجم این حزب در ۱۹۰۷ در لندن شرکت کرد.

در دوره پس از انقلاب ۱۹۰۵ استالین سردسته گروه‌هایی بود که برای تامین مالی حزب بلشویک, بانک‌ها را سرقت می‌کردند. همین کارهای عملی بود که او را در حزب مطرح کرد و در ژانویه ۱۹۱۲ به کمیته مرکزی انتخاب شد.

تنها اثر تئوریک قابل ذکر او در این دوره مطلب بسیار مهمی بود که در زمان تبعیدش در وین نوشت. این مطلب «مارکسیسم و مسئله ملی» نام دارد و تا امروز به عنوان اثر مهمی در مورد مساله ملی و برخورد مارکسیسم به آن مطرح است و موافق‌ها و مخالفان زیادی دارد. این جزوه احتمالا از دلایلی بود که پس از انقلاب او را به عنوان کمیسر خلق برای امور ملیت‌ها گماشتند.

استالین در این دوره شعر هم می‌گفت (غالبا به زبان گرجی). بعضی اشعار او در موزه استالین در گوری موجود است.

[ویرایش] ازدواج ها و خانواده

همسر اول استالین, اکاترینا سوانیدزه, در 1907 تنها چهار سال پس از ازدواج درگذشت. معروف است که استالین در تشیع جنازه او گفته که با مرگ او دیگر هیچ احساسات گرمی برای مردم نخواهد داشت زیرا تنها او می توانسته "قلب سنگی" استالین را آب کند. می گویند استالین اکاترینا را بسیار دوست داشت و در زندگی تنها مایه خوشنودی اش بود. آن ها با هم فرزندی به نام یاکوف جوگاشویلی به دنیا آوردند که بعدها رابطه خوبی با استالین پیدا نکرد.

می گویند سختی های استالین نسبت به فرزندش تا حدی بود که او به خودکشی روی آورد و به خودش شلیک کرد اما جان سالم به سر برد. استالین در مورد این واقعه گفت:"حتی نمی تواند مستقیم شلیک کند." یاکوف بعدها در ارتش سرخ خدمت کرد و به دست آلمان ها افتاد. آلمان ها پیشنهاد دادند که او را با یک ژنرال آلمانی تعویض کنند اما استالین این پیشنهاد را رد کرد. بعضی می گویند او در جواب به این پیشنهاد گفته است: "یک ستوان به اندازه یک ژنرال نمی ارزد" و بعضی می گویند گفته "من پسر ندارم." بهرحال یاکوف در اردوی آلمان ها کشته شد. می گویند در حال تلاش برای فرار در سیم های برقی گیر کرد و مرد. با این حال این بر طبق "گزارش رسمی" است و مرگ یاکوف هنوز در هاله ای از ابهام است. بعضی ها می گویند او دوباره خودکشی کرده است.

زن دوم او, نادژدا آلیلویوا بود که در 1932 درگذشت. طبق گزارش های رسمی او بر اثر مریضی درگذشت اما بعضی می گویند پس از دعوایی با استالین, خودکشی کرده است و یادداشتی خودکشی به جا گذاشته که به روایت دخترشان "نیمی شخصی, نیمی سیاسی" بوده است. او از استالین دو فرزند داشت. پسری به نام واسیلی و دختری به نام استولانا.

واسیلی تا مقامات بالای نیروی هوایی شوروی ترقی کرد و در جنگ جهانی دوم از نیروهای زبده هوایی بود. طبق گزارش رسمی در 1962 بر اثر الکلیسم مرد اما این هم مورد سوال و تردید قرار گرفته است. استولانا در 1967 به ایالات متحده مهاجرت کرد.

استوارت کاهان, ژورنالیست آمریکایی, در کتاب خود , "گرگ کرملین", مدعی شده است که استالین مخفیانه زن سومی به نام روسا کاگنویچ هم داشته است. روزا خواهر لازار کاگنوویچ, سیاست مدار شوروی بود. با این حال این ادعا ثابت نشده و بسیاری آن را تکذیب کرده اند. خانواده کاگنوویچ حتی هرگونه ملاقات استالین و رزا را تکذیب کرده اند.

مادر استالین در 1937 درگذشت. استالین حتی در تشیع جنازه شرکت نکرد و به فرستادن گلی بسنده کرد.

در مارس 2001, یکی از شبکه های تلویزیونی روسیه از کشف یکی از نوه های ناشناخته استالین خبر داد که در نووکوزنتسک زندگی می کرد. او یوری دایدوف نام داشت و مدعی شد که پدرش به او در مورد پدربزرگ واقعی اش خبر داده اما به علت کمپین علیه کیش شخصیت استالین, ماجرا مسکوت مانده است. الکساندر سولژنیتسن قبلا مدعی شده بود که استالین با زنی به نام لیدا بوده است و در 1918 در تبعید در شمال سیبری با او صاحب پسری شده است.

[ویرایش] عروج به قدرت

در 1912 استالین در کنفرانس حزبی پراگ شرکت داشت و به کمیته مرکزی بلشویک ها انتخاب شد. در 1917 در حالی که لنین و اکثریت رهبری بلشویک ها در تبعید بودند, او سردبیر پراودا, روزنامه رسمی حزب, بود.

پس از انقلاب فوریه, استالین و هیئت تحریریه به دفاع از دولت موقت کرنسکی برخواستند و می گویند این تا جایی بوده است که استالین گاها حاضر به چاپ مقالات لنین در طرفداری از سرنگونی دولت موقت نبوده است.

در آپریل 1917 استالین سومین رای بالا را داشت و به کمیته مرکزی انتخاب شد و بعدها در می 1917 به دفتر سیاسی کمیته مرکزی هم انتخاب شد. این عناوین تا آخر عمر برای او باقی ماندند.

بنا به گزارش های بسیاری نقش استالین در روز انقلاب اکتبر, بسیار محدود بود. بعضی نویسندگان دیگر (همچون آدام اولام) ادعا می کنند که هر عضو کمیته مرکزی وظایف مشخصی در آن روز به عهده داشته است.

استالین در 6 نوامبر 1918, سالگرد یک سالگی انقلاب, در پروادا در مورد انقلاب و نقش تروتسکی نوشت: "تمام کار عملی در ارتباط با سازمان دهی قیام زیر فرماندهی مستقیم رفیق تروتسکی, رئیس شورای پتروگراد انجام شد. می توان با قاطعیت گفت که حزب اساسا و اصولا برای کشاندن وسیع سربازان به سمت شوروی و شیوه کارآی سازماندهی کمیته انقلابی نظامی, به رفیق تروتسکی مدیون است." (این قطعه در کتاب "انقلاب اکتبر" از استالین در 1934 منتشر شد اما در مجموعه آثار استالین در 1949 حذف شده بود).

بعدها در 1924, استالین مدعی شد که در روز انقلاب, "مرکز حزب" بوده که تمام کار عملی شورش را "فرماندهی" می کرده است و این مرکز متشکل از خود او, اسوردلوف, دژیرنسکی, اوریتسکی و بابنوف بوده است. با این حال هیچ مدرکی برای وجود چنین "مرکز"ی ارائه نشده است و اگر هم چنین چیزی بوده قاعدتا باید تحت فرمان شورای انقلابی نظامی, به فرماندهی تروتسکی, می بوده است.

استالین در جنگ داخلی روسیه و جنگ شوروی و لهستان به عنوان کمیسر سیاسی در جبهه های مختلف ارتش سرخ حضور داشت. اولین پست دولتی استالین "کمیسر خلق برای مسائل ملل" بود که از 1917 تا 1923 در اختیار داشت.

او در ضمن از 1919 تا 1922 کمسیر خلق برای بازرسی کارگران و دهقانان, از 1920 تا 1923 عضوی از شورای نظامی انقلابی, و از 1917 به بعد عضو کمیته اجرایی مرکزی کنگره شوراها بود.

[ویرایش] کمپین علیه اپوزیسیون راست و چپ

در 3 آپریل 1922 استالین به دبیر کلی کمیته مرکزی حزب کمونیست روسیه (بلشویک ها) رسید, پستی که بعدها به بالاترین پست کشور بدل شد. بعضی می گویند که او ابتدا از قبول این سمت سرباز زده و تحت اصرار آن را قبول کرده است. در آن زمان دبیر کلی سمت مهمی تلقی نمی شد اما پتانسیل خوبی برای استالین فراهم کرد تا حزب را پر از طرفداران خود کند.

محبوبیت استالین در حزب بلشویک به کسب قدرت سیاسی بسیاری توسط او انجامید. این باعث تعجب لنین در حال احتضار شد که در آخرین نوشته هایش خواهان برکناری استالین "بی نزاکت" شد. اعتبار این سند در کنگره حزب به رای گذشته شد و کنگره به اتفاق آرا به عدم اعتبار آن رای داد.

پس از مرگ لنین در ژانویه 1924 استالین به همراه کامنف و زینوویف به رهبری عملی حزب پرداختند. آن ها از نظر ایدئولوژیکی بین تروتسکی در چپ و بوخارین در راست بودند. در این دوره استالین تاکید سنتی بلشویک ها بر انقلاب جهانی را کنار گذاشت و به جای آن به سیاست "سوسیالیسم در یک کشور" روی آورد که در تضاد با تئوری انقلاب مداوم تروتسکی بود.

در نبرد برای رهبری, یک لازمه از پیش مشخص بود. وفاداری به لنین. استالین تشیع جنازه لنین را سازمان داد و در سخنرانی خود تقریبا با عناوین مذهبی از لنین ستایش کرد و وفاداری نامیرایش را به او ابراز کرد. تروتسکی در آن زمان مریض بود و می گویند استالین در مورد تاریخ تشیع جنازه به او دروغ گفته تا او نتواند حاضر باشد. نهایتا با این که تروتسکی در روزهای اول رژیم شوروی, نزدیک ترین فرد به لنین بود, مبارزه را به استالین باخت. استالین از این واقعیت که تروتسکی درست قبل از انقلاب به بلشویک ها پیوسته بود به نحو احسن استفاده کرد و توجه عموم را به اختلافات پیش از انقلاب بین تروتسکی و لنین جلب کرد. یکی از سایر دلایل قدرت گیری استالین این واقعیت بود که تروتسکی با انتشار وصیت نامه لنین مخالفت کرد. در این وصیت نامه لنین به ضعف ها و قدرت های استالین و تروتسکی و سایرین پرداخته بود و پیشنهاد کرده بود که پس از او, گروهی کوچک به رهبری حزب گماشته شوند.

یکی از جنبه های مهم قدرت گیری استالین شیوه ای بود که او بین رقبایش اختلاف ایجاد می کرد. او ابتدا با زیوونیف و کامنف "ترویکا"یی علیه تروتسکی تشکیل داد. وقتی تروتسکی کنار زده شد, استالین با بوخارین و رایکوف علیه زیوونیف و کامنف متحد شد (در این جا او بر رای آن ها علیه قیام در 1917 تاکید کرد). زیوونیف و کامنف سپس به بیوه لنین, کروپسکایا, روی آوردند و در ژولای 1926 "اپوزیسیون متحد" را تشکیل دادند.

در 1927, در پانزدهمین کنگره حزب, تروتسکی و زیوونیف از حزب اخراج شدند و کامنف کرسی اش در کمیته مرکزی را از دست داد. استالین سپس به حساب "اپوزیسیون راست" و متحدان سابقش, بوخارین و رایکوف رسید.

استالین محبوبیت خود را مدیون معرفی خودش به عنوان "مرد خلق" از طبقات فقیر بود. مردم روسیه از جنگ جهانی و جنگ داخلی خسته بودند و سیاست استالین در تمرکز بر ساختمان "سوسیالیسم در یک کشور" پیغام ضدجنگی مثبتی در خود داشت.

استالین بعدها با ممنوع کردن ایجاد فراکسیون, نفع بسیاری برد زیرا عملا دیگر کسی نمی توانست با سیاست های رهبر حزب مخالفت کند. تا سال 1928 (سال اول از برنامه های پنج ساله) استالین بین رهبری, از همه بالاتر بود و سال بعد تروتسکی به جرم مخالفت, تبعید شد. استالین سپس از شر اپوزیسیون راست بوخارین هم خلاص شد و با دفاع از کلکتیوازیسیون و صنعتی سازی, کنترل خود بر حزب و کشور را کامل کرد.

با این حال محبوبیت سایر سران شوروی همچون سرگئی کیروف و ماجرای ریوتین ثابت کرد که استالین هنوز قدرت کامل را به دست نیاورده است و این تا تصفیه کبیر در سال های 1936 تا 1938 طول کشید.

[ویرایش] فعالیت های جاسوسی و پلیس مخفی استالین

قدرت نیروهای پلیس مخفی شوروی در زمان استالین به اوج خود رسید. گرچه پلیس مخفی شوروی, چکا (بعدها گپو و اوگپو) در زمان لنین هم از قدرت برخوردارد بود اما در زمان استالین به اوج خود رسید.

استالین در ضمن فعالیت های بین المللی پلیس مخفی و اطلاعات خارجی را افزایش داد. تحت رهبری او بود که شبکه های اطلاعات در اکثر کشورهای مهم دنیا تاسیس شدند: آلمان (حلقه جاسوسی معروف روته کاپله), بریتانیای کبیر, فرانسه, ژاپن و آمریکا. استالین فرقی بین جاسوسی, پروپاگاندای سیاسی کمونیستی, و خشونت دولتی نمی دید و تمام این ها را به ان.ک.و.د (کمیساریای خلق برای مسائل داخلی) سپرد. استالین در ضمن از جنبش بین الملل سوم هم برای این اهداف استفاده می کرد و همیشه اطمینان کسب می کرد که احزاب کمونیست خارجی پروشوروی و پرواستالین باقی بمانند.

یکی از اولین نمونه های کار پلیس مخفی استالین در خارج از کشور در 1940 اتفاق افتاد. پلیس مخفی به دستور او در این سال لئون تروتسکی را در مکزیک به قتل رساند.

[ویرایش] استالین و تغییرات جامعه شوروی

[ویرایش] صنعتی سازی

جنگ داخلی روسیه و "کمونیسم جنگی" تاثیر مخربی بر اقتصاد کشور داشت. بازده صنعتی در 1922 سیزده درصد 1914 بود. طرح نپ (سیاست نوین اقتصادی) وضع را بهتر کرد.

تحت رهبری استالین این طرح در اواخر دهه 20 با نظامی از "برنامه های پنج ساله" تعویض شد. این برنامه ها, برنامه هایی بسیار جاه طلبانه برای صنعتی سازی دولتی و اشتراکی سازی کشاورزی بودند.

با تجارت بین المللی محدود و عدم وجود هرگونه بنیاد مدرن, دولت استالین هزینه صنعتی سازی را با اعمال محدودیت بر شهروندان شوروی و با گرفتن ثروت کولاک ها تامین می کرد.

در 1933 درآمد واقعی کارگران به یک دهم سال 1926 رسید. در ضمن کار بدون مزد در اردوگاه های کار اجباری و کمپین های "بسیج" کار کمونیست ها و اعضای کومسومول برای پروزه های مختلف ساختمانی برپا بود. اتحاد شوروی در ضمن از متخصصان خارجی هم استفاده می کرد برای مثال مهندس بریتانیایی, استفن آدامز, که در توصیه به کارگران و پیشرفت روند ساخت کمک می کرد.

با وجود شکست های اولیه دو برنامه پنج ساله ی اول از پایه بسیار پایین اقتصادی به صنعتی سازی بسیار سریعی رسیدند. گرچه تمام تاریخ دانان موافقند که اتحاد شوروی در زمان استالین به رشد خیره کننده اقتصادی رسیده است, نرخ دقیق این رشد مورد اختلاف است.

تخمین های رسمی شوروی حدود 13.9 درصد است, تخمین های روسی و غربی حدود 5.8 درصد و حتی 2.9 درصد. حتی یکی از تخمین ها می گوید که رشد شوروی پس از مرگ استالین بیشتر بوده است.

[ویرایش] اشتراکی سازی (کلکتیویزاسیون)

رژیم استالین به اشتراکی سازی اجباری در کشاورزی پرداخت. هدف این امر افزایش بازده کشاورزی از مزارع بزرگ و مکانیزه بود. و در ضمن اعمال کنترل سیاسی بیشتر روی دهقانان و کارآ ساختن روند جمع آوری مالیات. اشتراکی سازی به معنای تغییرات عظیم اجتماعی بود که از لغو نظام سرفی در 1861 به اینطرف دیده نشده بود. اشتراکی سازی در ضمن به معنای سقوط سطح زندگی بسیاری از دهقانان بود و باعث واکنش خشونت آمیز بعضی از آنها شد.

در سال های اول کشاورزی تخمین زده شده بود که تولید صنعتی و کشاورزی به ترتیب 200 درصد و 50 درصد رشد می کند اما تولید کشاورزی در حقیقت سقوط کرد. استالین تقصیر این سقوط را به گردن کولاک ها (دهقانان ثروتمند) انداخت که با اشتراکی سازی مخالفت می کردند. (کولاک ها تنها 4 درصد جمعیت دهقانان را تشکیل می دادند.) از همین رو هر کسی که با برچسب "کولاک", "حامی کولاک" و یا "کولاک سابق" دستگیر می شد یا به قتل می رسید یا به اردوگاه های کار اجباری گولاگ می رفت و یا به مناطق دور کشور تبعید می شد.

بعضی از تاریخ دانان معتقدند اشتراکی سازی از دلایل اصلی قحطی های بزرگ پس از آن بوده است. (مائو زدونگ در چین هم با سیاست گام بزرگ به جلو باعث به وجود آوردن قحطی مشابهی از 1959 تا 1961 شد).

در سال های قحطی 1922 و 1923 در اکراین و منطقه کوبان, این تنها "کولاک"ها نبودند که به قتل می رسیدند و زندانی می شدند. کتاب های مختلف و از جمله کتاب جنجالی "کتاب سیاه کمونیسم" بر نقش مقامات شوروی در گسترش قحطی و مرگ و میر مردم در این منطقه تاکید داشته اند.

با این حال قحطی بر بخش های دیگر هم اثر داشت و بعضی منابع تلفات آن را بین پنج تا ده میلیون بیان می کنند.

مقامات شوروی و بعضی تاریخ نویسان مدعی هستند که اقدامات خشن و اشتراکی سازی سریع کشاورزی برای صنعتی سازی سریع شوروی و نهایتا پیروزی در جنگ جهانی دوم, ضروری بود. تاریخ نویسان دیگری همچون آلک نووه, مدعی هستند که کشاوری کلکتیو بیشتر به ضرر صنعتی شده شوروی بوده تا به نفع آن.

[ویرایش] علوم

علوم در اتحاد شوروی همچون هنر و ادبیات تحت کنترل شدید بود. در علوم "امن از نظر ایدئولوژیک" با توجه به تحصیلات رایگان و تحقیقات دولتی, پیشرفت بسیاری دیده می شد اما فشار ایدئولوژیک پیامدهای متاسف کننده ای هم داشت. مثلا ژنتیک و سایبرنتیک به عنوان "شبه علم بورژوایی" محکوم می شدند.

در اواخر دهه 1940 تلاش هایی برای سرکوب نسبیت خاص و عام و مکانیک کوانتوم به جرم "ایده آلیسم" بود. اما دانشمندان شوروی اعلام کردند که بدون استفاده از این تئوری ها قادر به ساختن بمب اتم نخواهند بود.

تنها بخش علمی که استالین شخصا در آن فعالیت داشت, زبان شناسی بود. در ابتدای حکومت استالین, چهره اصلی زبان شناسی در شوروی, نیکولای یاکوولویچ مار بود که مدعبی بود زبان ساختاری طبقاتی دارد و ساختار طبان توسط ساختار اقتصادی جامعه تعیین می شود. استالین که قبلا به عنوان کمیسر خلق برای امور ملل در مورد سیاست زبان نوشته بود, با این فورمالیسم ساده مارکسیستی مخالفت کرد و این پایانی بر نفوذ ایدئولوژیک مار بر زبان شناسی در شوروی بود. اثر اصلی استالین در مورد زبان شناسی مقاله کوتاهی با عنوان "مارکسیسم و مسائل زبان شناسی" است.

گرچه استالین درافزوده یا درخشش خاصی در زبان شناسی نشان نداد اما ایراد مشخصی هم در فهم مسائل زبان شناسی نداشت. حتی می توان گفت که نفوذ او عملا زبان شناسی شوروی را از دست ایدئولوژی بازی نجات داد.

تحقیقات علمی با وجود حضور عملی بسیاری از دانشمندان در اردوگاه های کار اجباری, کند شده بود. (برای مثال لو لاندائو که در سال های 38 و 39 در زندان بود و بعدها برنده جایزه نوبل شد). بعضی از دانشمندان هم اعدام می شدند (مانند لو شوبنیکوف در 1937). با این حال علوم و تکنولوژی در زمان استالین در بعضی زمینه ها رشد بسیاری داشتند. این پایه ای برای دستاوردهای معروف علمی شوروی در دهه 50 بود. مثلا ساخت کامپیوترهای بزرگ بی ای اس ام وان در 1953 یا برپایی اسپوتنیک در 1957.

در واقع بسیاری از سیاستمداران در ایالات متحده پس از "بحران اسپوتنیک" نگران بودند که در علم و تحصیلات عمومی از شوروی عقب مانده باشند.

[ویرایش] خدمات اجتماعی

مردم شوروی در زمان استالین به درجه ای از لیبرازیسیون اجتماعی رسیدند. زنان تحصیلات کافی و مساوی و حقوق برابر کار داشتند. در ضمن پیشرفت های پزشکی زمان استالین طول عمر متوسط شهروند شوروی و کیفیت زندگی را وسیعا افزایش داد. سیاست های استالین حق تحصیلات و دسترسی به پزشکی رایگان را وسیعا در اختیار مردم قرار داد و عملا اولین نسل رها از ترس تیفوس و مالاریا را به وجود آورد. این مریضی ها شدیدا کاهش داده شدند و طول عمر متوسط تا چند دهه افزایش یافت.

در زمان استالین در ضمن برای اولین بار زنان می توانستند بچه ها را در فضای امن بیمارستان به دنیا بیاورند. نسلی که در زمان استالین متولد می شد, اولین نسلی بود که تقریبا تماما باسواد بود. مهندسان برای آموزش تکنولوژی صنعتی به خارج فرستاده می شدند و صدها مهندس خارجی با قرارداد به روسیه می آمدند. راه های حمل و نقل پیشرفت یافت و راه آهن های جدید بسیاری ساخته شد. کارگرانی که بیشتر از حد مقررشان تولید می کردند, استاخانویست ها, پاداش های ویژه ی بسیاری دریافت میکردند و در نتیجه می توانستند کالاهایی را بخرند که اقتصاد در حال رشد شوروی فراهم می کرد.

با وجود صنعتی سازی و تلفات عظیم انسانی در جنگ جهانی دوم و سرکوب ها, نسل زمان استالین شاهد رشد موقعیت های شغلی, بخصوص برای زنان, بود.

[ویرایش] مذهب و فرهنگ و هنر

در زمان استالین سبک هنری "رئالیسم سوسیالیستی" در نقاشی, مجسمه سازی, موسیقی, نمایشنامه نویسی و ادبیات تثبیت شد. بسیاری از سبک های "انقلابی" پیشین مانند اکسپرسیونیسم, هنر آبستره, و تجربه گرایی آوانگارد به عنوان "فرمالیسم" طرد شدند. بسیاری از شخصیت های مشهور هنری سرکوب و در بعضی مواقع دستگیر, شکنجه و اعدام شدند. کسانی چون ایزاک بابل و وسولود مایرهولد و اوسیپ ماندلستام از این سری هستند.

شخصیت های جدیدی چون آرکادی گایدار, نویسنده کودکان, پیشرفت کردند و محبوب شدند و از روسیه پیشا انقلابی کسانی چون کنستانتین استانیسلاوسکی مطرح شدند. بعضی از هنرمندان مهاجر سابق به اتحاد شوروی بازگشتند. از جمله الکسی تولستوی در 1925, الکساندر کوپرین در 1936, و الکساندر ورتینسکی در 1943.

شاعر معروف روس, آنا آخماتووا, زیر فشار و سرکوب بود اما هرگز دستگیر نشد. گرچه شوهر اولش, نیکولای گومیلف (شاعر), در 1921 تیرباران شد و پسرش, لو گومیلف (تاریخ دان), دو دهه در گولاگی اسیر بود.

این که استالین شخصا چقدر درگیر مسائل بوده است مورد بحث است اما مسلما او در مسائل فرهنگی هم مثل بقیه چیزها اظهار نظر می کرد و در بسیاری از موارد حکم آخر, حرف او بود.

مثل بقیه زندگی استالین موارد عجیب و غریب شخصی نیز موجود هستند. مثلا میخائیل بولگاکوف, نویسنده و نمایشنامه نویس معروف, همواره سرکوب شده بود و کارش حتی به فقر کشیده بود اما پس از درخواستی شخصی از استالین به او مجددا اجازه کار داده شد. نمایشنامه اش, روزهای توربین ها, که قهرمانانش خانواده ای آنتی بلشویک بودند که در جنگ داخلی دستگیر شده بودند, نهایتا روی صحنه رفت و یک دهه بدون وقفه در تئاتر هنرهای مسکو اجرا شد.

می گویند رمان مورد علاقه استالین "فرعون" اثر نویسنده لهستانی, بولسلاو پروس بوده است. این رمانی تاریخی در مورد مکانیسم های قدرت سیاسی است. بعضی ها به شباهت های این رمان و فیلمی که آیزنشتاین به سفارش استالین ساخت (ایوان مخوف) اشاره کرده اند.

در معماری, شیوه امپراتوری استالینیستی (که نوعی نئوکلاسیسیسم به روز شده در سطحی بسیاری بزرگ بود که با هفت آسمان خراش مسکو تداعی می شود) جای کانستراکتیویسم دهه 20 را گرفت.

نقش استالین در رابطه با کلیسای ارتدوکس روسیه مورد اختلاف و پیچیده است. سرکوب مداوم در دهه 30 کار را تقریبا به انحلا کلیسا رسانده بود. تا 1939 تعداد کلیساهای فعال (که در 1917 حدود 54000 بود) به چند صد عدد کاهش یافته بود و ده ها هزار کشیش و راهبه دستگیر شده بودند. اما در جنگ جهانی دوم از کلیسا به عنوان سازمانی میهن پرستانه احیا شد. کلیساها مجددا در زمان خروشچف سرکوب شدند.

پذیرش دولت شوروی و شخص استالین توسط کلیسای ارتدوکس روسیه باعث اختلاف و انشعاب این کلیسا از کلیسای ارتدوکس روسیه خارج از این کشور شد که تا امروز نیز پابرجاست.

مذاهب دیگر در اتحاد شوروی همچون کلیسای کاتولیک رومی, باپتیست ها, اسلام, بودیسم, یهودیت و غیره نیز دچار مشکلات و سرکوب های مشابهی بودند. هزاران راهب و فرد مذهبی دستگیر شدند و صدها کلیسا, کنیسه, مسجد, معبد, و سایر اماکن مذهبی تخریب شدند.


[ویرایش] تصفیه و تبعید

[ویرایش] تصفیه

مقاله اصلی: تصفیه کبیر

استالین به عنوان صدر دفتر سیاسی در اواسط دهه 30 با "تصفیه کبیر" در حزب تقریبا تمام قدرت را در دست خود گرفت. او این کار را به عنوان تلاش برای اخراج "اپورتونیست ها" و "ضد انقلابیون" توجیه می کرد. قربانیان تصفیه معمولا از حزب اخراج می شدند اما مجازات های بیشتری از اردوگاه های کار اجباری و گولاگ تا محاکمه توسط ان.ک.و.د و اعدام انتظار بسیاری را می کشید.

دوره اصلی تصفیه پس از قتل سرگئی کیروف, رهبر محبوب حزب در لنینگراد آغاز شد. کیروف بسیار نزدیک به استالین بود و قتل او حزب بلشویک را تکان داد. استالین, که می گویند می ترسید خود او قربانی بعدی باشد, شروع به محکم کردن امنیت کرد و مخالفان خود را به "جاسوسی" و "ضدانقلابی" متهم کرد.

محاکمه های اصلی به "محاکمه های مسکو" معروف شدند, اما محاکمه های مشابهی در تمام کشور برگزار شد. چهار محاکمه در این مدت از اهمیت خاصی برخوردار است. محاکمه شانزده نفر (آگوست 1936), محاکمه هفده نفر (ژانویه 1937), محاکمه مارشال توخاچاوسکی و سایر ژنرال های ارتش سرخ (ژوئن 1937) و نهایتا محاکمه 21 نفر (منجمله بوخارین) در مارس 1938.

یکی از نمونه های مهم محاکمه توخاچاوسکی به عنوان همکاری با نازی ها بود. بعضی معتقدند محاکمه بسیاری از مهم ترین رهبران نظامی بعدها در جنگ جهانی دوم و اشغال روسیه توسط آلمان نقشی منفی داشت.

سرکوب بسیاری از انقلابیون و اعضای برجسته حزب باعث شد که لئون تروتسکی اعلام کند رژیم استالین با "رودخانه ای از خون" از رژیم لنین جدا است. کسانی مثل سولژنیتسن معتقدند که استالین عقاید خود را از لنین و اعمالی مثل اعدام مخالفان سیاسی در جنگ داخلی روسیه گرفته است. قتل تروتسکی در آگوست 1940 در مکزیک (جایی که او از ژانویه 1937 در تبعید زیسته بود) آخرین و مشهورترین مخالف استالین در رهبری قدیمی حزب را نیز از جای برداشت. حالا تنها سه نفر از "بلشویک های قدیمی" (دفتر سیاسی زمان لنین) به جا مانده بودند. خود استالین, میخائیل کالینین, و مولوتوف.

دوران تصفیه مختص به مقامات حزبی نبود و بسیاری به جرم "فعالیت ضد شوروی" و به عنوان "دشمن خلق" دستگیر و محاکمه می شدند.

در اواخر تصفیه. دفتر سیاسی نیکولای یژوف, رئیس وقت ان.ک.و.د را برکنار و بعدها اعدام کرد. بعضی تاریخ دانان همچون امی نایت و رابرت کانکوئست معتقدند که این عمل از سوی استالین و برای پاک کردن جرم از نام خود بوده است.

ضمن تصفیه تلاش های بسیاری برای عوض کردن تاریخ در کتاب های درسی شوروی و منابع تبلیغی بود. بسیاری از قربانیان اعدامی از کتاب ها و عکس ها بیرون گذاشته می شدند که گویی هرگز وجود نداشته اند. نهایتا تاریخ انقلاب جوری روایت می شد که گویی تنها دو شخصیت داشته است. لنین و استالین.

[ویرایش] تبعیدها

استالین, بخصوص در زمان جنگ جهانی دوم, دست به تبعیدهای جمعی بزرگی شد که نقشه قومی اتحاد شوروی را عوض کردند.

بیش از یک و نیم میلیون نفر به سیبری و جمهوری های آسیای مرکزی تبعید شدند. دلایل رسمی تبعید جدایی طلبی, مقاومت در مقابل دولت شوروی و همکاری با آلمانی های اشغال گر عنوان می شدند.

گروه های قومی ذیل بیش تر از همه قربانی این تبعیدها شدند: اکراینی ها, لهستانی ها, کره ای ها, آلمانی های ولگا, تاتارهای کریمه, کالمیک ها, چچنی ها, بالکارها, کاراچایاها, ترک های مشکیتی, فنلاندی ها, بلغاری ها, یونانی ها, ارمنی ها, لاتویایی ها, لیتوانیایی ها, استونیایی ها و یهودی ها. بسیاری از کولاک ها نیز به سیبری و آسیای مرکزی تبعید شدند.

در فوریه 1956 نیکیتا خروشچف به محکومیت این تبعیدها پرداخت و آن ها را در مخالفت با اصول لنینیستی خواند و اکثر آن ها را به جای خود بازگرداند.

اهمیت تاریخی این تبعیدهای دسته جمعی بسیار است و همین امروز نیز اهمیت خاصی برای جنبش های جدایی طلب در دولت های بالکان, تاتارستان, و چچن دارد.

[ویرایش] تعداد قربانیان

تعداد قربانیان پروسه هایی که در بالا توضیح داده شد مورد اختلاف بسیار است. در زمان جنگ سرد بسیاری رقم کشته شدگان را تا حدی خیالی مانند 60 میلیون بالا می بردند. با سقوط اتحاد شوروی در 1991 بایگانی اسناد شوروی بالاخره در اختیار عموم قرار گرفت و ارقام متفاوتی منتشر یافت. در این ارقام صحبت از 800 هزار اعدامی (سیاسی و غیر سیاسی) در زمان استالین بود که با قربانیان عملی کلکتیوازیسیون و تبعید کولاک ها و غیره به 3 میلیون نفر می رسید.

بهرحال هنوز اختلافات بسیاری در این زمینه موجود است و خط عمومی این است که "رقم دقیقی نمی شود داد". این جا به تخمین های مختلف اشاره می شود.

نویسنده روسی, وادیم ارلیکمان, از کسانی است که کل کشته شدگان را حدود 9 میلیون نفر می داند. 1.5 میلیون نفر اعدام, 5 میلیون قربانی گولاگ, 1.7 میلیون قربانی تبعید دسته جمعی (از مجموع 7.5 میلیون تبعیدی), و 1 میلیون سایر. رابرت کانکوئیست تعداد کل قربانیان را ابتدا 30 میلیون می دانست و بعدها 20 میلیون اعلام کرد.

طرفداران استالین نظرات متفاوتی در زمینه تعداد کشته ها و همچنین روند عملی محاکمه ها و تاریخ تصفیه کبیر دارند. برای مثال حزب کار ایران (طوفان) کتابی با نام "افسانه استالینیسم" در این زمینه انتشار داده است و از استالین دفاع کرده و مدعی شده تمامی محاکمه ها عادلانه بوده اند.

[ویرایش] جنگ جهانی دوم

پس از بی نتیجه ماندن مذاکرات شوروی با بریتانیا و فرانسه در مسکو بر سر معاهده ای دفاعی, استالین به هیتلر روی آورد و با او پیمانی امضا کرد. او در 19 آگوست 1939 در سخنرانی معروفی رفقایش را آماده این چرخش بزرگ در سیاست شوروی کرد و نهایتا قرارداد مولوتوف-ریبن تروپ با آلمان نازی امضا شد. ویکتور سووروف, نویسنده جنجالی روسی ساکن انگلستان, مدعی است که استالین در این سخنرانی اعلام کرده که جنگ بهترین موقعیت است که هم دولت های غربی و هم آلمان نازی تضعیف شوند و آلمان آماده "شورویزه" شدن می شود. سندی بر این ادعا در دست نیست.

با این که معاهده مولوتوف-ریبن تروپ رسما تنها قول عدم اشغال مقابل بود اما بندی مخفی نیز در آن موجود بود که بر طبق آن اروپای مرکزی به دو منطقه کنترل بین دو قدرت تقسیم می شد. قرار بود که اتحاد شوروی بخش شرقی لهستان (که عموما اکراینی ها و بلاروس ها در آن زندگی می کردند) و لیتوانی و لاتویا و استونی و فنلاند را در اختیار گیرد. بند مخفی دیگر در مورد بساربیا, بخشی از رومانی, بود که قرار بود به شوروی اضافه شود.

در 1 سپتامبر 1939 آلمان با اشغال لهستان جنگ جهانی دوم را آغاز کرد. بدین ترتیب استالین تصمیم به دخالت گرفت و در 17 سپتامبر ارتش سرخ شرق لهستان و دولت های بالتیک را اشغال کرد.

در نوامبر 1939 استالین نیروها را به مرز فنلاند فرستاد تا جنگی راه بیاندازد. جنگ زمستانی بین اتحاد شوروی و فنلاند سخت تر از آن چه استالین فکر می کرد از آب در آمد و شوروی تلفات زیادی داد. شوروی در مارس 1940 نهایتا پیروز شد اما مشکلات و محدودیت های ارتش شوروی به بقیه دنیا و خصوصا آلمان لو رفته بود.

در 5 مارس 1940 رهبری شوروی حکم به اعدام بیش از 25700 فعال "ناسیونالیست و ضدانقلابی" لهستانی در بخش هایی از جمهوری های اکراین و بلاروس (که از خاک لهستان به شوروی اضافه شده بودند) داد. این به عنوان قتل عام کاتین مشهور است.

در ژوئن 1941 هیتلر معاهده مولوتوف-ریبن تروپ را نقض کرد و در عملیات بارباروسا اتحاد شوروی را اشغال کرد. استالین گرچه جنگ با آلمان را محتمل می دانست اما آماده اشغالی به این سرعت نبود. ویکتور سووروف در این زمینه نیز نظری متفاوت دارد. او مدعی است که استالین از اواخر دهه 30 آماده شده بود و خود تصمیم داشت در تابستان 1941 آلمان را اشغال کند. از این رو سووروف معتقد است حمله هیتلر به نوعی "اقدام پیشگیرانه" بوده است. این تئوری مورد قبول ایگور بونیچ, میخائیل ملتویکوف, و ادوارد رادزینسکی بوده است اما اکثر تاریخ دانان غربی با آن مخالفند.

ژنرال فدور فون بوخ در خاطراتش می گوید که آبوهر کاملا آماده حمله شوروی علیه نیروهای آلمان در لهستان بوده است و این حمله را تا حداکثر 1942 انتظار می کشیده است.

[ویرایش] پیوند به بیرون

[ویرایش] منابع

ویکی پدیای انگلیسی

ویکی‌گفتآورد
مجموعه‌ای از نقل‌قول‌های مربوط به
در ویکی‌گفتاورد موجود است.

Static Wikipedia (no images)

aa - ab - af - ak - als - am - an - ang - ar - arc - as - ast - av - ay - az - ba - bar - bat_smg - bcl - be - be_x_old - bg - bh - bi - bm - bn - bo - bpy - br - bs - bug - bxr - ca - cbk_zam - cdo - ce - ceb - ch - cho - chr - chy - co - cr - crh - cs - csb - cu - cv - cy - da - de - diq - dsb - dv - dz - ee - el - eml - en - eo - es - et - eu - ext - fa - ff - fi - fiu_vro - fj - fo - fr - frp - fur - fy - ga - gan - gd - gl - glk - gn - got - gu - gv - ha - hak - haw - he - hi - hif - ho - hr - hsb - ht - hu - hy - hz - ia - id - ie - ig - ii - ik - ilo - io - is - it - iu - ja - jbo - jv - ka - kaa - kab - kg - ki - kj - kk - kl - km - kn - ko - kr - ks - ksh - ku - kv - kw - ky - la - lad - lb - lbe - lg - li - lij - lmo - ln - lo - lt - lv - map_bms - mdf - mg - mh - mi - mk - ml - mn - mo - mr - mt - mus - my - myv - mzn - na - nah - nap - nds - nds_nl - ne - new - ng - nl - nn - no - nov - nrm - nv - ny - oc - om - or - os - pa - pag - pam - pap - pdc - pi - pih - pl - pms - ps - pt - qu - quality - rm - rmy - rn - ro - roa_rup - roa_tara - ru - rw - sa - sah - sc - scn - sco - sd - se - sg - sh - si - simple - sk - sl - sm - sn - so - sr - srn - ss - st - stq - su - sv - sw - szl - ta - te - tet - tg - th - ti - tk - tl - tlh - tn - to - tpi - tr - ts - tt - tum - tw - ty - udm - ug - uk - ur - uz - ve - vec - vi - vls - vo - wa - war - wo - wuu - xal - xh - yi - yo - za - zea - zh - zh_classical - zh_min_nan - zh_yue - zu -

Static Wikipedia 2007 (no images)

aa - ab - af - ak - als - am - an - ang - ar - arc - as - ast - av - ay - az - ba - bar - bat_smg - bcl - be - be_x_old - bg - bh - bi - bm - bn - bo - bpy - br - bs - bug - bxr - ca - cbk_zam - cdo - ce - ceb - ch - cho - chr - chy - co - cr - crh - cs - csb - cu - cv - cy - da - de - diq - dsb - dv - dz - ee - el - eml - en - eo - es - et - eu - ext - fa - ff - fi - fiu_vro - fj - fo - fr - frp - fur - fy - ga - gan - gd - gl - glk - gn - got - gu - gv - ha - hak - haw - he - hi - hif - ho - hr - hsb - ht - hu - hy - hz - ia - id - ie - ig - ii - ik - ilo - io - is - it - iu - ja - jbo - jv - ka - kaa - kab - kg - ki - kj - kk - kl - km - kn - ko - kr - ks - ksh - ku - kv - kw - ky - la - lad - lb - lbe - lg - li - lij - lmo - ln - lo - lt - lv - map_bms - mdf - mg - mh - mi - mk - ml - mn - mo - mr - mt - mus - my - myv - mzn - na - nah - nap - nds - nds_nl - ne - new - ng - nl - nn - no - nov - nrm - nv - ny - oc - om - or - os - pa - pag - pam - pap - pdc - pi - pih - pl - pms - ps - pt - qu - quality - rm - rmy - rn - ro - roa_rup - roa_tara - ru - rw - sa - sah - sc - scn - sco - sd - se - sg - sh - si - simple - sk - sl - sm - sn - so - sr - srn - ss - st - stq - su - sv - sw - szl - ta - te - tet - tg - th - ti - tk - tl - tlh - tn - to - tpi - tr - ts - tt - tum - tw - ty - udm - ug - uk - ur - uz - ve - vec - vi - vls - vo - wa - war - wo - wuu - xal - xh - yi - yo - za - zea - zh - zh_classical - zh_min_nan - zh_yue - zu -

Static Wikipedia 2006 (no images)

aa - ab - af - ak - als - am - an - ang - ar - arc - as - ast - av - ay - az - ba - bar - bat_smg - bcl - be - be_x_old - bg - bh - bi - bm - bn - bo - bpy - br - bs - bug - bxr - ca - cbk_zam - cdo - ce - ceb - ch - cho - chr - chy - co - cr - crh - cs - csb - cu - cv - cy - da - de - diq - dsb - dv - dz - ee - el - eml - eo - es - et - eu - ext - fa - ff - fi - fiu_vro - fj - fo - fr - frp - fur - fy - ga - gan - gd - gl - glk - gn - got - gu - gv - ha - hak - haw - he - hi - hif - ho - hr - hsb - ht - hu - hy - hz - ia - id - ie - ig - ii - ik - ilo - io - is - it - iu - ja - jbo - jv - ka - kaa - kab - kg - ki - kj - kk - kl - km - kn - ko - kr - ks - ksh - ku - kv - kw - ky - la - lad - lb - lbe - lg - li - lij - lmo - ln - lo - lt - lv - map_bms - mdf - mg - mh - mi - mk - ml - mn - mo - mr - mt - mus - my - myv - mzn - na - nah - nap - nds - nds_nl - ne - new - ng - nl - nn - no - nov - nrm - nv - ny - oc - om - or - os - pa - pag - pam - pap - pdc - pi - pih - pl - pms - ps - pt - qu - quality - rm - rmy - rn - ro - roa_rup - roa_tara - ru - rw - sa - sah - sc - scn - sco - sd - se - sg - sh - si - simple - sk - sl - sm - sn - so - sr - srn - ss - st - stq - su - sv - sw - szl - ta - te - tet - tg - th - ti - tk - tl - tlh - tn - to - tpi - tr - ts - tt - tum - tw - ty - udm - ug - uk - ur - uz - ve - vec - vi - vls - vo - wa - war - wo - wuu - xal - xh - yi - yo - za - zea - zh - zh_classical - zh_min_nan - zh_yue - zu

Static Wikipedia February 2008 (no images)

aa - ab - af - ak - als - am - an - ang - ar - arc - as - ast - av - ay - az - ba - bar - bat_smg - bcl - be - be_x_old - bg - bh - bi - bm - bn - bo - bpy - br - bs - bug - bxr - ca - cbk_zam - cdo - ce - ceb - ch - cho - chr - chy - co - cr - crh - cs - csb - cu - cv - cy - da - de - diq - dsb - dv - dz - ee - el - eml - en - eo - es - et - eu - ext - fa - ff - fi - fiu_vro - fj - fo - fr - frp - fur - fy - ga - gan - gd - gl - glk - gn - got - gu - gv - ha - hak - haw - he - hi - hif - ho - hr - hsb - ht - hu - hy - hz - ia - id - ie - ig - ii - ik - ilo - io - is - it - iu - ja - jbo - jv - ka - kaa - kab - kg - ki - kj - kk - kl - km - kn - ko - kr - ks - ksh - ku - kv - kw - ky - la - lad - lb - lbe - lg - li - lij - lmo - ln - lo - lt - lv - map_bms - mdf - mg - mh - mi - mk - ml - mn - mo - mr - mt - mus - my - myv - mzn - na - nah - nap - nds - nds_nl - ne - new - ng - nl - nn - no - nov - nrm - nv - ny - oc - om - or - os - pa - pag - pam - pap - pdc - pi - pih - pl - pms - ps - pt - qu - quality - rm - rmy - rn - ro - roa_rup - roa_tara - ru - rw - sa - sah - sc - scn - sco - sd - se - sg - sh - si - simple - sk - sl - sm - sn - so - sr - srn - ss - st - stq - su - sv - sw - szl - ta - te - tet - tg - th - ti - tk - tl - tlh - tn - to - tpi - tr - ts - tt - tum - tw - ty - udm - ug - uk - ur - uz - ve - vec - vi - vls - vo - wa - war - wo - wuu - xal - xh - yi - yo - za - zea - zh - zh_classical - zh_min_nan - zh_yue - zu